زندگی بر پایه حرکت استوار است. اکثر حرکتهایی که در دنیای پیرامون اتفاق میافتند، توسط موتورهای مولکولی به وجود میآیند. این موتورهای کوچک و شگفتانگیز در دو مقاله قبلی با عناوین «موتورهای مولکولی1- تعریف و مبانی » و «موتورهای مولکولی2- انواع » تعریف و دسته بندی شدند. گفته شد که این موتورها به دو نوع طبیعی (بر پایه پروتئین) و سنتز شده (بر پایه DNA و ترکیبات شیمیایی) تقسیمبندی میشوند. این موتورها وظایف و کاربردهای گوناگونی مانند انتقال و حمل اجزای مختلف در سلولها و حرکت دادن ماهیچهها بر عهده دارند. از این موتورها میتوان برای ساخت حسگرهای زیستی، دارورسانی، بررسی توپوگرافی سطحی و غیره استفاده کرد. مقاله حاضر به معرفی تعدادی از کاربردهای الکترونیکی و غیرالکترونیکی موتورهای مولکولی میپردازد.
موتورهای مولکولی یکی از اجزای مهم و لاینفک زندگی موجودات زنده هستند و وظیفه آنها به وجود آوردن حرکت است. بدون موتورهای مولکولی، حرکتی در بدن موجودات زنده اتفاق نمیافتد و نتیجه آن، سکون و مرگ حیات است. موتورهای مولکولی با دریافت انرژی مورد نیاز خود از یک منبع خارجی، آن را به کار مکانیکی تبدیل میکنند و دنیای زنده را به حرکت در میآورند. این موتورها میتوانند انرژی مورد نیاز سلول را فراهم کنند، جابهجاییهای سلولی را به وجود آورند، تقسیم سلولی را پیش ببرند و زمانی که در مقیاس بزرگ به صورت خودآرا در کنار یکدیگر قرار میگیرند میتوانند اندامهای زیستی را به حرکت در بیاورند. این تواناییها موتورهای مولکولی را به یکی از اجزای مورد نیاز موجودات زنده تبدیل کرده است.
به عنوان مثال، انقباض (حرکت) ماهیچهها که طی فرآیندی پیچیده انجام میگیرد، توسط موتورهای مولکولی میوزین به وجود میآید. در واقع، موتورهای مولکولی میوزین در بین فیلامنتهای اکتینی موجود در ماهیچه قرار گرفتهاند و باعث لغزش آنها بر روی یکدیگر میشوند (شکل 1). به عنوان مثال دیگر از کاربردهای موتورهای مولکولی میتوان به «فیلتراسیون» اشاره کرد. موتورهای مولکولی میتوانند در بدن موجودات زنده در مقابل یک جریان محلولی یا سوسپانسیونی قرار بگیرند، ماده شیمیایی مورد نظر را از جریان جدا کنند و محلول یا سوسپانسیون مورد نظر را فیلتر نمایند. از طرف دیگر، موتورهای مولکولی میتوانند اجزای ریزی را که قابلیت خودآرایی دارند، اما نمیتوانند خود به خود به حرکت در بیایند، جابهجا کرده و آنها را به یکدیگر متصل کنند.
شکل 1- موتورهای میوزین (سبز رنگ) که در بین فیلامنت اکتینی ضخیم (سبز رنگ) و فیلامنت اکتینی نازک (قرمز رنگ) قرار دارند [1].
مقاله حاضر از بین کاربردهای متنوع و گسترده موتورهای مولکولی طبیعی و مصنوعی، به انتقال و جابهجایی اجزای مورد نظر مانند مواد غذایی در سطوح سلولی، حسگرهای زیستی، دارورسانی، و بررسی توپوگرافی سطحی خواهد پرداخت.
2- جابهجایی سلولی
یکی از مهمترین وظایف موتورهای مولکولی در طبیعت، انتقال مولکولها، سوپرمولکولها، ترکیبات مختلف، ذرات میکرونی و نانومتری است. ذرات بسیار متنوعی در بدن موجودات زنده وجود دارد که باید با سرعت و دقت بالایی بین مکانهای مختلف جابهجا شوند. این ذرات نانومقیاس مانند انواع مولکولها در سلولهای زنده، با دو روش انتقال مییابند: (1) انتقال توسط موتورهای مولکولی؛ و (2) انتقال توسط سیستمهای شاتل (shuttle systems).
در روش اول، ذره مورد نظر مستقیماً به موتور مولکولی وصل است و با حرکت موتور در یک مسیر مشخص، ذره نیز به همراه آن حرکت میکند. موتورهای مولکولی که این انتقال را انجام میدهند عموماً از خانواده موتورهای مولکولی کینسین هستند. این موتورها با دو سر فعالی که دارند، میتوانند بر روی ریزلولهها (میکرولولهها) در مسیر مورد نظر حرکت کنند. آنها توانایی اتصال انواع ذرات را به دم (tail) انعطافپذیر خود دارند. شکل 2 تصویری از انتقال یک آبدانک (کیسه، vesicle) توسط موتور کینسین بر روی یک ریز لوله ساکن را نشان میدهد.
شکل 2- تصویری از انتقال یک آبدانک (کیسه، vesicle) توسط موتور کینسین بر روی یک ریزلوله ثابت [2].
سیستم شاتل، سازوکار دیگری برای انتقال ذرات است. شاتلهای ملکولی وسیله انتقال در مقیاس نانو هستند که قابلیت انتقال میکرو، میلی و حتی سانتیمتری ذرات مختلف را دارند. شاتلها (فیلامنتهای اکتینی یا ریزلولهها) قدرت لازم برای انتقال را از موتورهای مولکولی میگیرند. در این دسته از سیستمها، موتورهای پروتئینی مولکولی (معمولاً از خانواده میوزین)، از سمت سر خود به یک سطح الگودار چسبیدهاند و شاتلها بر روی قسمت دم آنها آزادانه حرکت میکنند (شکل 3).
شکل 3- شمایی از سیستم انتقال شاتل: شاتلها (ریزلولهها و فیلامنتها)ی عاری از ذره، با حرکت موتورهای ملکولی میوزین به بخش زرد رنگ که حاوی ذرات است وارد میشوند. این ذرات به شاتلها متصل میشوند و توسط سیستم انتقال شاتل، به بخشهای مورد نظر که حاوی مقدار کمتری از ذرات هستند منتقل میشوند. در واقع، بخش زرد رنگ، محل بارگیری شاتلها است [3].
روش انتقال ذرات توسط شاتلها بسیار مشابه روش قبل (انتقال مستقیم ذرات توسط موتورهای مولکولی) است؛ با این تفاوت که در این روش، موتورهای مولکولی از ناحیه دم، به یک سطح ثابت چسبیدهاند و ریزلولههای متصل شده به سر دیگر، به حرکت در میآیند. در واقع، موتور ثابت است و شاتلها حرکت میکنند. در این روش، اجزای منتقل شونده (ذرات، مولکولها و غیره) میتوانند به فیلامنتها و ریزلولهها چسبیده و همراه آنها جابهجا شوند. این در حالی است که در سیستم انتقال مستقیم توسط موتورها، ذرات مستقیماً به دم موتور متصل میشوند و موتور با سر خود، بر روی فیلامنت یا ریزلوله ثابت حرکت میکند. در سیستم انتقال شاتلها، قسمتی از فیلامنت یا ریزلوله به گونهای اصلاح میشود که ذرات و مولکولها، با نیروهای یونی، واندروالسی و یا کوالانسی به شاتل بچسبند. لازم به ذکر است که بخشهایی از شاتلها اغلب آزاد میمانند تا بتوانند به موتورهای مولکولی متصل شوند. برای تاکید بیشتر، میتوان شاتل را به قایقی تشبیه کرد که بر روی آب قرار دارد. ساکنان قایق، نقش ذرات را دارند و موتور قایق، نقش موتور ملکولی را. در اثر نیروی تولید شده توسط موتور، بدنه قایق حرکت میکند و با حرکت قایق، ساکنان نیز جابجا میشوند.نوع و مشخصات پیوند بین ذرات و شاتلها (فیلامنتها و ریزلولهها)، بر روی عملکرد سیستم انتقال بسیار تاثیرگذار است. به عنوان مثال، فیلامنتهای اکتینی، ساختار چرخشی (helical) دارند و این ساختار باعث میشود که فیلامنت به ازای هر یک میکرومتر حرکت بر روی موتورهای مولکولی میوزینی، یک دور به دور خود بپرخد. در این حین، اگر ذرات چسبیده به فیلامنت نیز این چرخش را تجربه کنند ممکن است در حرکت فیلامنت تداخل به وجود آید.
موتورهای مولکولی معمولاً با یک الگوی معین بر روی سطح قرار گرفتهاند که حرکت شاتلها را جهتدار میکنند. این الگوها به طور معمول در اثر تغییرات شیمیایی و یا تغییرات توپوگرافی بر روی سطح ایجاد میشوند. اتصال ذرات به سطح شاتلها، از جنس پیوندهای یونی و هیدروژنی است و میتواند توسط اصلاحکنندههای سطحی موجود روی فیلامنتها انجام شود. این اتصالات با اضافه شدن بافر مخصوص، از بین میروند و ذرات میتوانند در نقطه مقصد، از شاتل جدا شوند. این سیستم معمولاً برای انتقال ذرات بزرگ در فواصل زیاد مورد استفاده قرار میگیرند. اگر فاصله انتقال (طول انتقال) و اندازه ذره از مقدار معینی کمتر باشد، انتقال معمولی (انتقال مستقیم توسط موتور مولکولی یا توسط جریان آزاد)، سرعت بیشتری از انتقال مبتنی بر سیستم شاتل خواهد داشت. مطالعات نشان دادهاند که به طور تقریبی، ضرب زمان انتقال در قطر ذرات باید از 1000 ثانیه.نانومتر (s.nm) بیشتر باشد تا میانگین جابجایی از طریق شاتلها بیشتر از میانگین جایجایی از طریق نفوذ آزاد (حرکت در جهت شیب غلظتی در محیط عموماً آبی) شود.
3- حسگرهای زیستی
شاتلها قابلیت انتقال انواع پروتئینها و ویروسها را دارند. به همین دلیل میتوان از سیستم انتقال شاتلها بهعنوان حسگرهای زیستی استفاده کرد. در علم شیمی، به مواد شیمیایی که تحت بررسی کیفی و کمی قرار میگیرند «آنالیت» (analyte) گفته میشود. آنالیتها در یک حسگر زیستی معمولاً توسط مولکولهای گیرنده دریافت میشوند (capture) و سپس برچسب نوری میخورند (tagging). برچسبهای نوری، در اثر دریافت نور با طول موج معین، نوری با طول موج دیگر را ساطع میکنند (تابش فلوئورسانس دارند). با مطالعه تابش نوری انجام شده میتوان آنالیتها را شناسایی کرد.
یکی از متداولترین روشها برای ساخت حسگرهای زیستی نوری در شناسایی مولکولها، پروتئینها و ویروسها، استفاده از «آرایههای ساندویچی مبتنی بر آنتیبادی (double-antibody-sandwich assay) است. در این روش، آنالیت در معرض حسگر قرار میگیرد و به مولکولهای گیرنده آن (آنتی بادیها) متصل میشود. بعد از اتصال آنالیت به آنتی بادی، آنالیتهای اضافی (متصل نشده) شسته میشوند و به برچسبهای نوری مخصوصی که وارد سیستم شدهاند متصل میگردند. پس از آن، برچسبهای اضافی شسته و خارج میشوند. در پایان، نور تابیده میشود و برچسبهای متصل شده به آنالیتها شناسایی میشوند. شکل 4-الف فرایند یاد شده را نشان میدهد. این مراحل به ترتیب شامل دریافت آنالیت، شستوشو آنالیتهای اضافی، برچسبزنی آنالیتهای متصل به برچسبهای نوری، شستوشوی برچسبهای نوری اضافی، و شناسایی آنالیت است. تعویض محلولها و شستشو به صورت دستی انجام میشود.
از سیستم انتقال شاتلها میتوان در این روش شناسایی استفاده کرد؛ بدین صورت که آنتی بادیها به سطح شاتلها متصل شده و با جذب آنالیت، توسط موتورهای مولکولی منتقل میشوند تا در محیط حاوی برچسب نوری، برچسب بخورند. سپس به بخش دیگر انتقال مییابند تا با تابش پرتوی نوری، مورد شناسایی قرار گیرند. در این صورت، دیگر نیازی به شستشو نخواهد بود. در واقع، استفاده از شاتلهای مولکولی، ترتیب مراحل «دریافت-شستوشو-برچسبزنی- شستوشو- شناسایی» را به ترتیب به «دریافت- انتقال- برچسبزنی- انتقال- شناسایی» تغییر میدهد (شکل 4-ب). استفاده از شاتلهای مولکولی در حسگرهای زیستی موجب افزایش کارایی آنها و سهولت شناسایی میشود. همچنین شاتلها میتوانند در فضای بسیار کوچکی متمرکز شوند. این کار باعث افزایش دقت شناسایی میشود.
شکل 4- حسگر مبتنی بر آرایه ساندویچی آنتیبادی: (الف) نوع معمولی و (ب) نوع مبتنی بر شاتلهای مولکولی [4].
4- دارورسانی
علاوه بر وظایف و کاربردهای ذکر شده، اخیراً از موتورهای مولکولی برای انجام عملکردهای خاص در سلولها نظیر ژندرمانی غیر ویروسی (non-viral gene therapy) و دارورسانی درونعصبی (interneuron delivery) استفاده شده است. تا به امروز، اکثر روشهای ژن درمانی، از حاملهای ویروسی (viral vectors) استفاده کردهاند. این حاملها بازده بالایی در انتقال مواد ژنی به میزبان آلوده شده دارند. اما متاسفانه از میان 300 روش ژندرمانی متداول، ده بیمار به ازای هزاران بیمار درمان میشوند.
دلیل ناموفق بودن اکثر این روشها، سمیت ویروسها و مقاومت طبیعی سیستم ایمنی بدن در برابر ورود آنها است. سنتز دشوار عوامل انتقالدهنده، پایین بودن ظرفیت انتقال، و ناپایدار بودن ژنها، از دیگر محدودیتهای این روش برای دارو رسانی است. از این رو، امروزه تحقیقات بسیاری بر روی دارورسانی غیر ویروسی با استفاده از حاملهای سنتز شده (synthetic vectors) در حال انجام است. با اینحال، هنوز موانع بسیاری بر سر این راه وجود دارد.
یکی از این موانع، دشواری انتقال DNA به هسته سلول است. مطالعات نشان داده است که تحرکپذیری بسیار پایین DNA در بخش سیتوزول سلول (cytosol)، یکی از موانع اصلی این انتقال است. سیتوزول به مایع درون سلولی در بخش سیتوپلاسم سلول گفته میشود. یکی از روشهای مناسب برای دور زدن این مانع، استفاده از موتورهای مولکولی است.
در حال حاضر، حداقل سه رویکرد برای استفاده از موتورهای مولکولی برای انتقال DNA و دیگر داروها به هسته سلول وجود دارد:(1) ایجاد یک مسیر جدید یک طرفه در نزدیکی هسته و قرار دادن یک موتور مولکولی سنتز شده بر روی آن؛
(2) استفاده از مسیرهای طبیعی موجود و قرار دادن یک موتور سننتز شده بر روی آنها؛ و
(3) استفاده از یک موتور مولکولی طبیعی به همراه یک مسیر طبیعی که از قبل در سلول وجود دارد.
برای اتصال DNA به موتورهای طبیعی، از آداپتورهای سنتز شده (adaptor) استفاده میشود. این آداپتورها قسمت کوچکی از DNA یا RNA کامل هستند که به عنوان اتصال دهنده DNAها استفاده میشوند. شکل 5 شمایی از دو روش آخر را که از مسیرهای طبیعی مانند ریزلولهها استفاده میکنند، نشان میدهد.
شکل 5- استفاده از موتورهای ملکولی برای ژن درمانی: انتقال DNA و رساندن آن به هسته سلول از طریق مسیر طبیعی ریزلولهها با استفاده از موتور ملکولی متصل شده به DNA (الف) و موتور طبیعی داینین (ب) که توسط آداپتورهای مخصوص (BART) به DNA متصل میشوند [5].
5- بررسی خواص سطحی ( پروب خود-رونده)
یکی از کاربردهای موتورهای مولکولی و سیستم انتقال شاتل، بررسی خواص سطحی و توپوگرافی سطوح مختلف است. برای ورود به بحث، سطحی را در نظر بگیرید که دارای توپوگرافی و پستی- بلندی است (شکل 6-الف). در این مورد میتوان موتورهای مولکولی کینسین را به سطح چسباند و سپس ریزلولههای آغشته به ماده فلئورسنتی را به سطح اضافه کرد. طبیعتاً ریزلولهها توسط موتورهای کینسین بر روی این سطح حرکت میکنند. در این حالت، ریزلولهها به بخشهای مختلف سطح که با موتورهای مولکولی پوشانده شدهاند، میروند و هرچه ارتفاع بیشتر میشود، ریزلولههای کمتری به آن مناطق حرکت میکنند. حال اگر چند صد تصویر در زمانهای مختلف از سطح گرفته و روی یکدیگر قرار دهیم، مکانهایی که کمتر در دسترس ریزلولهها قرار دارند تیره دیده خواهند شد (شکل 6-الف). در واقع، هرچه ارتفاع بیشتر میشود، ریزلوله کمتری عبور کرده و تاریکتر دیده میشود. همانطور که ذکر شد، این ریزلولهها، با برچسبهای فلوئورسنتی برچسبزده شدهاند. لذا ریزلولهها در اثر تابش یک پرتوی نوری معین، نوری با طول موج دیگر (ولی معین) انتشار میدهند که با دوربین یا صفحه عکاسی مخصوص ثبت میشود.
شکل 6- بررسی خواص سطحی با استفاده از موتورها و شاتلهای مولکولی: (الف) اطلاعات توپوگرافی از یک سطح میتواند با تصاویر مختلف از حرکت اتفاقی ریزلولههای فلوئورسنتی در بازههای زمانی مختلف به دست آید؛ (ب) میتوان اطلاعات توپوگرافی یک سطح را با دقت بسیار بالا با استفاده از تکنیک عکسبرداری FLIC به دست آورد؛ (پ) محاسبه مساحت بخشهای معیوب پوشش با اندازهگیری غلظت موتورهای مولکولی متصل به آنها [2].
با استفاده از روش میکروسکوپی کنتراست تداخلی- فلوئورسنتی (fluorescence-interference contrast (FLIC) microscopy) میتوان اطلاعات دقیقتری در مورد توپوگرافی سطح به دست آورد. این تکنیک با استفاده از اثر تداخلی امواج نوری تهییج کننده (ورودی) و امواج نوری ساطع شده (خروجی)، اطلاعات مفیدی از توپوگرافی سطح با رزولوشن نانومتری فراهم میکند. برای تصویربرداری سه بعدی، طرح کلی (pattern) سطح مورد مطالعه، بر روی یک لایه نازک SiO2 ایجاد میشود. دلیل استفاده از اکسید سیلیکون این است که نور بازتابیده از آن معیاری مناسب برای بررسی تداخل امواج ورودی و خروجی است. ریزلولهها در اثر حرکت بر روی موتورهای مولکولی کینسین تغییر مکان میدهند و مطابق با توپوگرافی سطح، فاصله خود را با سطح اکسیدی سیلیکون تغییر میدهند. در صورتی که موتورها غلظت سطحی بالایی داشته باشند، ریزلولهها توپوگرافی سطح را کاملاً به خود میگیرند (شکل 6-ب). حال با تکنیک FLIC و بررسی تداخل امواج ورودی بازتاب شده از سطح سیلیکون و امواج بازتاب شده از ریزلولهها، توپوگرافی سطح با دقت نانومتری به دست میآید.
برهمکنش قوی میان ریزلولهها و موتورهای مولکولی کینسین میتواند به عنوان تکنیکی برای تشخیص غلظت سطحی موتورهای مولکولی مورد استفاده قرار گیرند، به ویژه زمانی که چگالی سطحی بسیار پایینی داشته باشند (شکل 6-پ). اندازهگیری نرخ اتصال ریزلولههای موجود در محلول به سطح حاوی موتورهای کینسین (یا دیگر موتورهای مولکولی) منجر به شناسایی چگالی سطحی موتورهای مولکولی میشود. دقت این روش میتواند به چند موتور در 1 میکرومتر مربع نیز برسد. از این روش میتوان مساحت بخشهای معیوب یک سطح پوشش داده شده را به دست آورد (شکل 6-پ). موتورهای مولکولی توانایی اتصال بخشهای معیوب و فاقد پوشش را دارند. البته از این روش، برای آن دسته از پوششهای زیستی استفاده میشود که موتورهای مولکولی نمیتوانند به آنها بچسبند. لذا با اندازهگیری غلظت سطحی موتورهای مولکولی میتوان مساحت بخشهای بدون پوشش را به دست آورد.
نتیجه گیری
موتورهای مولکولی، وظایف و کاربردهای زیادی در طبیعت و بدن موجودات زنده دارند. به عنوان مثال، موتورهای میوزین با قرارگیری در بین فیلامنتهای اکتینی ماهیچهها باعث انقباض و تولید نیرو در ماهیچه میشوند. این موتورها قابلیت انتقال انواع مولکولها، ذرات و مواد شیمیایی را از طریق مستقیم یا با استفاده از شاتلهای مولکولی دارند. این توانایی انتقال، امکان ساخت حسگرها و دارورسانی با استفاده از موتورهای مولکولی را فراهم میکند. از دیگر کاربردهای این موتورها میتوان به بررسی توپوگرافی سطوح مختلف اشاره کرد. لازم به ذکر است که کاربردهای معرفی شده در این مقاله، تنها تعدادی از کاربردهای گسترده موتورهای مولکولی هستند و خوانندگان برای آشنایی با کاربردهای دیگر این ادوات، به مراجع ذکر شده در پایان این مقاله مراجعه کنند.
منابـــع و مراجــــع
۱ – Alberts, B., et al., Molecular biology of the cell. new york: Garland science; 2002. Classic textbook now in its 5th Edition, 2002.
۲ – Agarwal, A.H. Hess, Biomolecular motors at the intersection of nanotechnologypolymer science. Progress in Polymer Science, 2010. 35(1): p. 252-277.
۳ – Brunner, C., C. Wahnes,V. Vogel, Cargo pick-up engineered loading stations by kinesin driven molecular shuttles. Lab on a Chip, 2007. 7(10): p. 1263-1271.
۴ – Fischer, T., A. Agarwal,H. Hess, A smart dust biosensor powered by kinesin motors. Nature nanotechnology, 2009. 4(3): p. 162-166.
۵ – Cohen, R.N., et al., Molecular motors as drug delivery vehicles. Drug Discovery Today: Technologies, 2005. 2(1): p. 111-118.
۶ – Kerssemakers, J., et al., 3D nanometer tracking of motile microtubules on reflective surfaces. Small, 2009. 5(15): p. 1732-1737.
۷ – Hess, H., Engineering applications of biomolecular motors. Annual review of biomedical engineering, 2011. 13: p. 429-450.