آموزش پیشرفتهآموزش نانو
کاربردهای اتصالات نانوالکترونیکی 3

اتصالات بین مواد مختلف فلزی، نیمههادی و عایق دارای ساختار نواری منحصر بهفرد و کاملاً متفاوت با ساختار نواری هر کدام از مواد تشکیلدهنده اتصال هستند. این ساختارهای نواری بخصوص منجر به بروز رفتارهای خاص در برابر عبور حاملهای بار میشوند و کاربردهای گوناگونی در صنعت الکترونیک و نانوالکترونیک دارند. در مقاله حاضر، از کاربردهای مختلف این اتصالات، به «نانوحسگرها» و «سلولهای فوتوالکتروشیمیایی» اشاره شده است. نانوحسگرها برپایه ترانزیستورها و دیودهای ساخته شده از این اتصالات تولید میشوند و قابلیت شناسایی مواد مختلف را دارند. در کنار این کاربرد، اتصالات بین مواد نیمههادی و محلولهای الکترولیتی تشریح خواهند شد. این موضوع برای درک بهتر عملکرد سلولهای فوتوالکتروشیمیایی بسیار ضروری است. این اتصالات مشابه «اتصالات فلز-نیمههادی» هستند و در سلولهای فوتوالکتروشیمیایی کاربرد دارند. در مقاله حاضر، علاوهبر نانوحسگرها، انواع سلولهای فوتوالکتروشیمیایی معرفی و تاثیر مواد نانوساختار بر عملکرد آنها تشریح خواهد شد.
این مقاله شامل سرفصلهای زیر است:
1- مقدمه
2- نانوحسگرها
3- سلولهای فوتوالکتروشیمیایی (photoelectrochemical cells)
1-3- اتصالات الکترونیکی بین نیمههادی و الکترولیت
2-3- انواع سلولهای فوتوالکتروشیمیایی
3-3- نانوسلولهای فوتوالکتروشیمیایی
نتیجهگیری
3- سلولهای فوتوالکتروشیمیایی (photoelectrochemical cells)
1-3- اتصالات الکترونیکی بین نیمههادی و الکترولیت
2-3- انواع سلولهای فوتوالکتروشیمیایی
3-3- نانوسلولهای فوتوالکتروشیمیایی
نتیجهگیری
1- مقدمه
در مقالات قبلی با عناوین «اتصالات نانوالکترونیکی: مبانی، فیزیک و کاربردها (1) و (2)»، اتصالات الکترونی «نیمههادی-فلز» و «اتصالات نیمهادی-عایق-فلز» مورد بحث و بررسی قرار گرفتند و مبانی فیزیکی و ساختار نواری هرکدام از این اتصالات توصیف شدند. گفته شد که با اتصال این مواد به یکدیگر، ساختار نواری در مرز اتصال و اطراف آن تغییر میکند و میتواند خواص مختلفی را برای اتصال بهوجود آورد. این خواص میتوانند در تجهیزات مختلف الکترونیکی و نانوالکترونیکی امروزی مورد استفاده قرار گیرند. از جمله کاربردهای مختلف این اتصالات میتوان به دیودهای n-p و شاتکی، سلولهای خورشیدی، دیودهای نشردهنده نور و ترانزیستورها (ترانزیستورهای دوقطبی و اثرمیدان) اشاره کرد. این کاربردها در مقالات قبلی بهتفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. با اینحال، اتصالات تنها به این کاربردها محدود نمیشوند. نانوحسگرها و سلولهای فوتوالکتروشیمیایی، دو دسته مهم دیگر از کاربردهای این اتصالات در حوزه نانوالکترونیک هستند. نانوحسگرها انواع مختلفی دارند و میتوانند برپایه ترانزیستورهای اثرمیدان و یا دیودهای شاتکی ساخته شوند. از نانوحسگرها در شناسایی انواع مختلف مواد در فازهای جامد، مایع و گاز استفاده میشود. سلولهای فوتوالکتروشیمیایی نیز برپایه اتصال بین ماده نیمههادی و محلول الکترولیت طراحی و ساخته میشوند. این اتصالات، فیزیک بسیار مشابهی با «اتصالات فلز-نیمههادی دارند. در مقاله حاضر، انواع سلولهای فوتوالکتروشیمیایی به تفصیل مورد بررسی قرار میگیرند.
2- نانوحسگرها
تاکنون طیف گستردهای از حسگرهای الکتروشیمیایی برپایه ترانزیستور اثرمیدان و دیود شاتکی ساخته شدهاند. در این حسگرها، نحوه عملکرد «اتصال فلز-نیمههادی» و «فلز-عایق-نیمههادی»، نقش تعیینکنندهای در شناسایی عنصر خارجی دارد. بسته به نوع نانوحسگر و عنصر مورد نظر برای شناسایی، عنصر خارجی از روشهای مختلفی بر روی عملکرد الکتریکی دیودهای شاتکی و ترانزیستورهای FET اثر میگذارد. یکی از روشهای شناسایی عوامل خارجی، قرارگیری عناصر شناساگر (sensing elements) بر روی گیت FET است. این شناساگرها که بسته به عنصر مورد مطالعه متفاوت هستند، بهطور ثابت بر روی گیت قرار میگیرند و عنصر خارجی با اتصال به این شناساگرها، نحوه پخش بار الکتریکی را روی گیت تغییر میدهند و باعث تغییر سطوح فرمی و ساختار نواری اتصال بین گیت-عایق-نیمههادی در ترانزیستور میشوند. این دگرگونیها منجر به تغییر اندازه کانال FET و خروجی ترانزیستور میشود. مقدار تغییرات در اندازه کانال و خروجی ترانزیستور FET، با مقدار عنصر مورد مطالعه رابطه مستقیم دارد. لذا با بررسی خروجی جریان میتوان مقدار عنصر مورد مطالعه را در محیط شناسایی کرد. از این نوع روش میتوان در شناسایی عناصر مختلف مانند یونها در محلول، مواد بیولوژیکی، DNA و اسیدیته محلول استفاده کرد. برای مثال، شکل 1-الف شمایی از ترانزیستور اثرمیدان مبتنی بر نانوسیم سیلیکونی برای کاربرد در شناسایی اسیدیته محیط را نشان میدهد. سطح نانوسیم با مادهای مخصوص پوشش داده میشود تا توانایی واکنش با محیط و تبادل پروتون را داشته باشد. همانطور که در شکل 1-ب مشاهده میشود، تغییر اسیدیته محلول منجر به تغییر پروتونهای متصل به نانوسیم و تغییر چگالی بار بر روی ترانزیستور میشود. این تغییرات بر روی کانال ترانزیستور و خروجی آن تاثیر دارد و باعث شناسایی مقدار اسیدیته محیط میشود.

در رابطه با شناسایی عناصرگازی، یکی از روشها، استفاده از ترانزیستورها و دیودهای شاتکی مبتنی بر نانوموادی است که توانایی واکنش مستقیم با عنصر مربوطه و شناسایی آن را دارند. به عنوان مثال، ترانزیستورها و دیودهای شاتکی مبتنی بر گرافن، توانایی شناسایی انواع گازها مانند NH3 و NO را دارند. در نانوترانزیستورهای مبتنی بر گرافن، جذب سطحی مولکولهای گازی باعث تغییر چگالی حاملهای بار در آن و درنتیجه، تغییر عرض کانال ترانزیستور و جریان خروجی میشود. مقدار این تغییرات متناسب با غلظت گاز جذب شده است. همچنین، جذب گازها روی لایه گرافنی در نانودیودهای شاتکی منجر به تغییر ارتفاع مانع شاتکی در فصلمشترک گرافن-نیمههادی میشود و بر روی جریان عبوری در حالت ولتاژ (بایاس) معکوس تاثیر میگذارد.
ترانزیستورهای بدون گیت نیز میتوانند برای شناسایی گازها و مواد شیمیایی دیگر مورد استفاده قرار گیرند. در این ترانزیستورها از بدنه حساس به مواد شیمیایی مانند AlGaN/GaN استفاده میشود و همچنین قسمتی از گیت برداشته میشود تا گاز یا ماده شیمیایی توانایی ارتباط با بدنه را داشته باشد (شکل 2). در این ترانزیستورها میتوان از مواد متخلخل به عنوان گیت استفاده کرد.

در بین گازهای مختلف، هیدروژن یکی از گازهایی است که بهدلیل مسائل ایمنی و کاربرد گسترده در صنایع مختلف، نیاز به شناسایی سریع مقادیر کم آن در محیط است. حسگرهای مورد استفاده برای شناسایی این ماده، اغلب از اتصالات فلز-عایق یا فلز-نیمههادی ساخته میشوند. جدای از نوع حسگر، جزء فلزی، یکی از اجزای سازنده این حسگرها بهشمار میرود. فلز موجود در ترانزیستورهای FET و دیودهای شاتکی این حسگرها، هم بهعنوان بخشی از حسگر و هم بهعنوان کاتالیست تجزیهگر هیدروژن عمل میکند. فلز مورداستفاده در این تجهیزات معمولاً از جنس Pt، Pd و Ir است. در واقع، هیدروژن در سطح این فلزات تجزیه میشود و اتمهای آن در فلز نفوذ میکنند و نهایتاً به فصلمشترک فلز-نیمههادی یا فلز-عایق میرسند. دلیل نفوذ اتم هیدروژن، کوچک بودن آن است. این ویژگی، توانایی حرکت بیننشین در ساختار انواع فلزات را برای اتمهای هیدروژن فراهم میکند. اتمهای نفوذکننده به فصلمشترک باعث تغییر ساختار نواری فصلمشترک و تغییر عملکرد دستگاه میشوند. با بررسی این تغییر (تغییر در جریان خروجی)، غلظت گاز بهدست میآید. برای مثال، اتمهای هیدروژن نفوذکننده به فصلمشترک در دیودهای شاتکی باعث تشکیل دوقطبیهایی در مرز اتصال میشوند. تشکیل این دوقطبیها، سد انرژی (مانع شاتکی) در فصلمشترک را کاهش میدهد. لذا در حالت ولتاژ (بایاس) معکوس، افزایش غلظت هیدروژن در محیط باعث کاهش بیشتر مانع شاتکی، کاهش ولتاژ شکست، و افزایش جریان معکوس (از لحاظ عددی) میشود.
استفاده از نیمههادیهای نانوساختار در شناساگرهای دیود شاتکی، باعث تشکیل بیشتر دوقطبی در گوشههای نانوذرات در فصل مشترک نانوذرات-کاتالیست (فلز) میشود. لذا باعث کاهش بیشتر مانع شاتکی (شکل 3) و ولتاژ شکست و افزایش بیشتر جریان معکوس میشود. از اینرو، استفاده از مواد نانوساختار باعث افزایش حساسیت دیود میشود.

3- سلولهای فوتوالکتروشیمیایی (photoelectrochemical cells)
همانطور که از نام این سلولها مشخص است، سه پارامتر «نور»، «الکترون» و «واکنش شیمیایی» در آن بسیار موثر هستند. این سلولها از یک سری مواد نیمههادی تشکیل میشوند که در مجاورت یک محلول الکترولیت قرار دارند. نور برخوردی به نیمههادی موجب تهییج الکترون و تولید جفت الکترون-حفره میشود. الکترونها و حفرات با رسیدن به الکترولیت باعث انجام واکنشهای شیمیایی در محلول الکترولیت و بر روی سطح نیمههادی میشوند. قبل از بررسی انواع سلولها و نحوه عملکرد آنها، ابتدا به ساختار نواری اتصال بین نیمههادی و محلول الکترولیت پرداخته میشود.
1-3- اتصالات الکترونیکی بین نیمههادی و الکترولیت
یکی از انواع اتصالات الکترونیکی، اتصال بین ماده نیمههادی و محلول الکترولیت است. فیزیک این اتصال بسیار شبیه فیزیک «اتصال فلز-نیمههادی» است که در مقاله قبلی با عنوان «مبانی و فیزیک اتصالات نانوالکترونیکی 1» بهتفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. مشابه مواد فلزی و نیمههادی که در آنها پارامتری به نام «سطح فرمی» تعریف شده است، در محلولهای الکترولیت نیز پارامتری موسوم به «پتانسیل اکسایش» تعریف میشود. پتانسیل اکسایش در محلول الکترولیت، مفهومی مشابه با سطح فرمی در مواد جامد دارد. حال فرض کنید سطح فرمی نیمههادی با پتانسیل اکسایش الکترولیت برابر نباشد. در این حالت، با اتصال نیمههادی به الکترولیت، جریان الکتریکی برقرار میشود تا سطح فرمی و پتانسیل اکسایش برابر شوند. در چنین شرایطی، بسته به نوع نیمههادی و اختلاف اولیه سطح فرمی و پتانسیل اکسایش، سطح الکترولیت ممکن است بار منفی و یا مثبت بهخود بگیرد. در این صورت، مانند اتصال فلز-نیمههادی، نوارهای انرژی در ماده نیمههادی، در مرز اتصال، به پایین و یا بالا خم میشوند.
حالتهای ممکن برای شرایط مختلف قرارگیری سطح فرمی ماده نیمههادی نوع n نسبت به سطح اکسایش الکترولیت (قبل از اتصال) در شکل 4 نشان داده شدهاست. در حالت (الف)، سطح اکسایش الکترولیت و سطح فرمی نیمههادی قبل از اتصال با یکدیگر برابر هستند. در نتیجه، بعد از اتصال، جریانی برقرار نمیشود و هیچ تغییری در ساختار نواری بهوجود نمیآید. در حالت (ب)، سطح اکسایش الکترولیت قبل از اتصال، بالاتر از سطح فرمی نیمهادی است. در نتیجه، با اتصال این دو ماده به یکدیگر، الکترونها از سطح الکترولیت به سطح نیمههادی شارش میکنند تا زمانیکه سطح فرمی و سطح اکسایش برابر شوند. لذا الکترولیت بار مثبت بهخود میگیرد و باعث جمع شدن بارهای منفی در سطح نیمهادی میشود. افزایش حامل بار منفی باعث کاهش فاصله بین سطح فرمی و لبه پایینی نوار هدایت نیمههادی میشود. اما از آنجاییکه سطح فرمی ثابت و برابر با سطح اکسایش باقی میماند، نوار هدایت و بهتبع آن، نوار ظرفیت نیمههادی بهسمت پایین خم میشود. در حالت (پ) نیز در ابتدا سطح فرمی نیمههادی نوع n بالاتر از سطح پتانسیل اکسایش الکترولیت قرار دارد. لذا با اتصال این دو ماده به یکدیگر، الکترونها از نیمههادی (با سطح انرژی بالاتر) بهسمت الکترولیت (با سطح انرژی پایینتر) جریان مییابند تا زمانیکه سطح فرمی نیمههادی و سطح اکسایش الکترولیت همسطح شوند. در این حالت، بارهای منفی در سطح الکترولیت جمع شده و موجب پس زده شدن الکترونها از سطح نیمههادی به داخل آن میشوند. کاهش حامل بار منفی در سطح نیمههادی باعث افزایش فاصله بین سطح فرمی نیمههادی و لبه پایینی نوار هدایت آن میشود. اما از آنجاییکه سطح فرمی باید ثابت بماند، نوار هدایت و بهتبع آن، نوار ظرفیت ماده نیمههادی به طرف بالا خم میشود. در حالت (ت) نیز مشاهده میشود که اگر فاصله بین سطح فرمی نیمههادی و سطح اکسایش الکترولیت زیاد باشد، باعث جمع شدن چگالی بالای بار در سطوح و خمش شدید نوار هدایت و ظرفیت نیمههادی میشود. در صورتیکه نوار ظرفیت نیمههادی نوع n به نزدیکی سطح فرمی آن برسد، نیمههادی به نوع p تبدیل شده و لایه معکوس بهوجود میآید. لایه معکوس به تفصیل در مقاله قبلی با عنوان «مبانی و فیزیک اتصالات نانوالکترونیکی 2» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

در صورت تابش نور به نیمههادی متصل به الکترولیت، اگر انرژی پرتوی نوری بیشتر از انرژی نوار ممنوعه نیمههادی باشد، میتواند الکترونهای نیمههادی را تهییج کند و باعث بهوجود آمدن جفت الکترون-حفرههای جدید شود. از طرف دیگر، لایههای ظرفیت و هدایت در فصلمشترک خم میشوند و باعث جدایش الکترون-حفرههای تولیدی میشوند. حاملهای بار بهجود آمده میتوانند در تولید جریان خارجی یا تولید سوخت مورد استفاده قرار گیرند. در بخش بعدی به معرفی انواع این سلولها و نحوه عملکرد آنها پرداخته خواهد شد.
2-3- انواع سلولهای فوتوالکتروشیمیایی
بهطور کلی، از سلولهای فوتوالکتروشیمیایی برای دو منظور عمده استفاده میشود: (1) تولید جریان خارجی (الکتریسیته) و (2) تولید مواد (سوخت). به آن دسته از سلولهای فوتوالکتروشیمیایی که برای تولید الکتریسیته بهکار میروند، سلولهای احیاکننده (regenerative cells) و به آنهایی که برای تولید مواد (سوخت) با استفاده از انجام واکنشهای شیمیایی بهکار میروند، سلولهای فوتوسنتزی (photosynthetic cells) گفته میشود. از مهمترین مواد (سوخت) تولیدی سلولهای فوتوسنتزی میتوان به هیدروژن حاصل از شکافت آب و ترکیبات هیدروکربنی حاصل از احیای CO2 اشاره کرد.
شکل 5 شمایی از سلولهای فوتوالکتروشیمیایی احیاکننده و فوتوسنتزی را نشان میدهد. فرض شده است که سطح فرمی نیمههادی بالاتر از پتانسیل اکسایش الکترولیت است. در این صورت، در سلول احیاکننده، سطوح انرژی الکترود نیمههادی پس از تماس با الکترولیت، بهسمت بالا خم میشود. با برخورد نور، الکترونهای لایه ظرفیت تهییج شده و به نوار هدایت میروند و حفره الکترونی بهجای میگذارند. الکترون تهییج شده از سراشیبی نوار هدایت به بیرون حرکت کرده و در تولید جریان خارجی مشارکت میکند و سپس به الکترود مقابل میرسد. حفره تولیدی در نوار ظرفیت نیز از سراشیبی نوار ظرفیت بالا رفته و عامل اکسید شونده در الکترولیت را اکسید میکند. این عامل اکسید شده در الکترود مقابل، با الکترون واکنش داده و احیا میشود. از اینرو هیچگونه اثر شیمیایی در پایان واکنش باقی نمیماند و سلول به حالت اولیه خود باز میگردد.

بهطور مشابه، در سلولهای فوتوسنتزی که برای تولید هیدروژن استفاده میشود، الکترون تولیدی به الکترود مقابل مهاجرت کرده و با یون مثبت هیدروژن واکنش داده و هیدروژن تولید میکند. حفره نیز با یون منفی اکسیژن واکنش داده و اکسیژن تولید میشود. از این رو، محلول الکترولیت (در اینجا، آب) به هیدروژن و اکسیژن تبدیل میشود. در واقع، برعکس سلول احیاکننده، در این سلولها واکنش شیمیایی در جهت عکس انجام نمیشود و سلول به حالت اولیه خود باز نمیگردد.
3-3- نانوسلولهای فوتوالکتروشیمیایی
از یک دهه گذشته تاکنون، تحقیق و توسعه بر روی سلولهای فوتوالکتروشیمیایی نانوساختار بهشدت افزایش یافته است. عملکرد نیمههادی بهکار رفته در این سلولها بهشدت بستگی به ابعاد اجزای سازنده آن دارد. زمانیکه نیمههادی بهکار رفته صفربعدی (0D) باشد (مانند نقاط کوانتومی)، منظور از اندازه نانوساختار، قطر آن ذره است. زمانی که ساختار مواد در مقیاس نانو تغییر پیدا میکند، ماده مورد نظر خواص متفاوتی از خود نشان میدهد. در حالت کلی، از چندین جنبه زیر میتوان تأثیر نانوساختارها بر روی عملکرد سلولهای فوتوالکتروشیمیایی را بررسی کرد:
با کاهش اندازه اجزای تشکیلدهنده الکترود تا مقیاس نانو، درصد اتمها یا یونهایی که در سطح بیرونی الکترود قرار میگیرند افزایش مییابد و نسبت سطح به حجم ماده بیشتر میشود. از آنجاییکه واکنشهای شیمیایی مربوط به سلولهای فوتوالکتروشیمیایی، در محل تماس سطح نیمههادی با الکترولیت اتفاق میافتند، افزایش نسبت سطح به حجم نیمههادی، واکنشهای شیمیایی و بازده سلول را افزایش میدهد.
با کاهش اندازه اجزای تشکیلدهنده الکترود تا مقیاس نانو، رفتار الکتریکی مواد نیز تغییر میکند. برای مثال، با کاهش اندازه اجزای سازنده نیمههادی به اندازه شعاع اتم بور، حرکت حاملهای بار در اثر محدودیت کوانتومی (quantum confinement effect) محدود میشود و ساختار نواری به حالت گسسته در میآید. به عبارت دیگر، با کاهش ابعاد ماده، نوارهای انرژی جای خود را به سطوح مجزا و گسسته انرژی میدهند. از طرف دیگر، عرض نوار ممنوعه در نیمههادیهای مختلف مانند نیمههادیهای نقطهکوانتومی رابطه عکس با اندازه فیزیکی آنها دارد. لذا با کنترل اندازه نانوساختارهای نیمههادی میتوان عرض نوار ممنوعه آنها را کنترل کرد. برای مثال، سولفید مولیبدن (MoS2) در حالت بالک (bulk)، نوار ممنوعهای برابر با 1/1 الکترونولت دارد و از این حیث، برای انجام واکنش تولید هیدروژن در سلول فوتوالکتروشیمیایی مناسب نیست. این درحالی است که اگر تکلایه MoS2، ضخامتی درحدود 7 آنگستروم داشته باشد، عرض نوار ممنوعه آن برابر 1/9 الکترونولت خواهد بود. این مقدار برای انجام واکنش یادشده بسیار مناسب است.
ضخامت لایه نیمههادی بر روی جذب نور نیز تاثیر دارد. شدت نور جذب شده در هر عمقی از سطح ماده، با عمق آن بهصورت نمایی رابطه معکوس دارد. برای مثال، در عمق بیش از 354 نانومتری، لایه Fe2O3 فقط 5 درصد نور با طول موج 550 نانومتر را جذب میکند. در واقع، 95% نور برخوردی در عمقهای کمتر از 354 نانومتر جذب میشود. از اینرو، ضخامت لایه نیمههادی Fe2O3 در سلولهای فوتوالکتروشیمیایی باید کمتر از این مقدار باشد.
اندازه اجزای سازنده الکترود نیمههادی سلولهای فوتوالکتروشیمیایی، بر روی بازده جدایش الکترون-حفره تأثیر میگذارد. الکترونها و حفرههای جدا شده در اثر برخورد نور، بعد از طی مسافت معینی دوباره با حفرهها و الکترونهای موجود در نیمههادی بازترکیب شده و از بین میروند. از اینرو، ضخامت نیمههادی در این سلولها باید کمتر از این مقدار باشد تا جفت الکترون-حفرههای تولید شده از بین نروند. برای مثال، طول نفوذ حامل بار اقلیت (حفرهها) در نیمههادی Fe2O3 حدود 2-4 نانومتر است. با توجه به اینکه ضخامت لایه تهی (ضخامتی که در آن خمش نوارها اتفاق میافتد) حدود 7 نانومتر است، ضخامت بهینه برای Fe2O3 در سلول فوتوالکتروشیمیایی حدود 11 نانومتر میباشد.
شکل 6 شمایی از نیمههادیهای صفربعدی، یکبعدی، دوبعدی و سهبعدی با قابلیت استفاده در سلولهای فوتوالکتروشیمیایی را به همراه تصاویر میکروسکوپ الکترونی از نمونه واقعی آنها نشان میدهد.

نتیجه گیری
در این مقاله، کاربرد اتصالات مواد مختلف در نانوحسگرها و سلولهای فوتوالکتروشیمیایی تشریح شدند. انواع نانوحسگرهای مبتنی بر نانوترانزیستورها و نانودیودها که هر یک عملکرد بخصوصی برای شناسایی مواد دارند، مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین، اتصالات بین مواد نیمههادی و محلولهای الکترولیتی معرفی و توصیف شدند. گفته شد که فیزیک این اتصالات، مشابه اتصال فلز-نیمههادی است و قرارگیری نیمههادی در معرض محلول الکترولیتی باعث ایجاد تغییرات مشابه در ساختار نواری نیمههادی میشود. از این اتصالات در سلولهای فوتوالکتروشیمیایی استفاده میشود. این سلولها به دو دسته احیاکننده و فوتوسنتزی تقسیم میشوند. همچنین کاربرد و نقش مواد نانوساختار در بازده این سلولها به تفصیل در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت.
منابـــع و مراجــــع
۱ – Zhang, J.X.J.K. Hoshino, Molecular SensorsNanodevices: Principles, DesignsApplications in Biomedical Engineering. 2013: Elsevier Science.
۲ – Pearton, S., et al., GaN-based diodestransistors for chemical, gas, biologicalpressure sensing. Journal of Physics: Condensed Matter, 2004. 16(29): p. R961.
۳ – Yu, J., et al., Reverse biased Pt/nanostructured MoO 3/SiC Schottky diode based hydrogen gas sensors. Applied Physics Letters, 2009. 94(1): p. 013504.
۴ – Gratzel, M., Photoelectrochemical cells. nature, 2001. 414(6861): p. 338.
۵ – Li, J.N. Wu, Semiconductor-based photocatalystsphotoelectrochemical cells for solar fuel generation: a review. Catalysis Science & Technology, 2015. 5(3): p. 1360-1384.