مالکیت فکری و اهمیت آن

این مقاله شامل سرفصلهای زیر است:
1- مقدمه
2- تعریف مالکیت فکری
3- تاریخچه مالکیت فکری
4- اهمیت حقوق مالکیت فکری
5- لزوم توجه به مالکیت فکری در تحقیقات و کسب و کار
بحث و نتیجهگیری
1- مقدمه
در سه دهه اول پس از انقلاب، افزایش تعداد دانشگاهها و رشد کمی دانشجویان، بازسازی صنایع داخل و ارتقای وضعیت صنعتی در اولویت برنامه توسعه اقتصادی ایران قرار داشت. هم اکنون که ایران در دهه چهارم پس از انقلاب قرار دارد، در کنار توسعه کمی و کیفی صنایع و ارتقای وضعیت دانشگاهها، دولتمردان همت ویژهای را برای توسعه فناوریهای پیشرفته و اقتصاد داناییمحور گماشتهاند. نمونههای آن در کشور ملموس است که میتوان به توسعه کمی و کیفی «ستادهای فناوری کشور» مانند ستاد ویژه توسعه فناوری نانو، زیست فناوری، هوافضا، سلولهای بنیادی و میکروالکترونیک اشاره کرد. از سویی دیگر، با تصویب قوانینی مانند «قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» در مجلس شورای اسلامی و تصویب «نقشه جامع علمی و فناوری کشور» در شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر اسناد بالادستی در نظام پژوهش کشور، الزامات قانونی برای حرکت در این مسیر و توسعه دانش و فناوریهای برتر و پیشرفته ایجاد شد.
یکی از زیرساختهایی که میتواند ضامن موفقیت اقتصادی و فناوری پژوهشگران و شرکتهای دانش بنیان در عصر داناییمحوری باشد، توجه به «حقوق مالکیت فکری» است. پژوهشگران و شرکتها با بهرهگیری از نظام حقوقی مالکیت فکری، قادر خواهند بود تا چتر حقوقی کارآمدی برای فرایند خلق ایده تا صادرات فناوری و تجاریسازی خودشان فراهم آورند. با توجه به این که غالب داشتههای پژوهشگران و شرکتهای دانش بنیان از جنس داراییهای فکری است، لذا «مدیریت و حفاظت حقوقی از داراییهای فکری» امری اجتنابناپذیر خواهد بود. از سوی دیگر، برای وارد شدن به عرصه اقتصاد جهانی باید با ادبیات خاص دنیای تجارت که یکی از مباحث کلیدی آن «Intellectual Property Law» یا همان حقوق مالکیت فکری است، آشنا شد. به طور خلاصه و در یک جمله میتوان بیان داشت که: «ندانستن مباحث حقوق مالکیت فکری برای پژوهشگران و شرکتهای دانش بنیان یک تهدید جدی و دانستن آنها به عنوان یک فرصت بزرگ خواهد بود».
البته موضوع مالکیت فکری بحث نوینی نیست. بلکه با پیدایش انسان، مالکیت فکری نیز به وجود آمده است. چرا که فکر، قدرت لاینفکی است که انسان هیچ وقت از آن خالی نبوده و همیشه به منظور رفع نیازهای خود از آن بهره میگرفته است. به هرحال امروزه با توجه به گسترش ارتباطات در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی به ویژه از طریق شبکه جهانی اینترنت و قابلیت دسترسی سریع و آسان به تمامی اطلاعات و امکان سوء استفاده برخی افراد از آثار و دستاوردهای دیگران، بر اهمیت حفظ این نوع مالکیت و اعتبار آن افزوده شده است. بعضی از سازمانهای بینالمللی، به خصوص سازمان جهانی مالکیت فکری یا مختصراً وایپو (WIPO) به منظور تبیین و گسترش مالکیت فکری در بین جوامع مختلف و نیز در محیط الکترونیکی، تحقیقات و بررسیهایی انجام دادهاند تا بهتر و دقیقتر ابعاد و ویژگیهای آن را مشخص و موقعیت آن را مستحکم کنند.
در این مقاله که با هدف ترویج مقوله مالکیت فکری در میان پژوهشگران و شرکتهای دانش بنیان و صنایع کشور گردآوری شده است، پس از تعریف «حقوق مالکیت فکری» و بیان تاریخچه آن، به توصیف و تبیین اهمیت حقوق مالکیت فکری پرداخته میشود. به امید آن که پژوهشگران و شرکتهای دانش بنیان و صنایع کشور با بهرهگیری از مطالب روز در زمینه حقوق مالکیت فکری بتوانند تهدیدهای خود را به فرصتهای پیشرو تبدیل کنند.
2- تعریف مالکیت فکری
با وجود این که ارائه یک تعریف دقیق از مالکیت فکری چندان هم ساده نیست، بسیاری از مردم تا حدودی با این عبارت و مفهوم آن آشنا هستند، در هنگام خرید یک کتاب یا هنگام خرید یک دستگاه الکترونیکی، این نکته مورد پذیرش قرار گرفته است که نویسنده کتاب یا مخترع دستگاه، مالک اولیه و اصلی ایده و فکر خود هستند؛ مالکیتی که بر یک شیء نیست بلکه در واقع بر فکر و ایدهای است که منجر به نوآوری در صنعت یا نگارش یک کتاب یا رونق یک نام تجاری شده است. همین مالکیت باعث میشود به راحتی نتوان یک کتاب را کپی کرد یا محصولاتی با نشان تجاری تقلبی به بازار عرضه کرد.
علت این که عبارت «مالکیت فکری» کمی پیچده به نظر میرسد این است که کاربرد کلمات «مالکیت» و «فکری» با استعمال رایج در محاورات روزمره اندکی متفاوت است. برای سادهتر شدن مفهوم این عبارت میتوان هر کدام از این دو کلمه را در معنای خاص خود در این عبارت، بررسی کرد:
«مالکیت»: منظور مالکیت و تصاحب چیزی است که نمود بیرونی ندارد؛ برای مثال یک نویسنده مالک محتوای کتابی است که نوشته است و یک کارخانه تولید پوشاک برای همیشه مالک علامت و نشانی است که محصولات خود را تحت آن نام عرضه میکند.
«فکری»: مالکیت فکری عمدتاً ناشی از فکر و ایده شخصی است که آن را ایجاد کرده است، یک اختراع محصول فکر و نبوغ مخترع خود است و یک قطعه موسیقی زاده ذهن آهنگسازی است که آن را برای اولین بار نواخته است.
در اسناد بینالمللی، تنها تعریفی که از حقوق مالکیت فکری در دست است، در ماده دوم کنوانسیون تأسیس سازمان جهانی مالکیت فکری است که این حقوق را صرفاً این چنین نام میبرد:
فعالیتهای ادبی، هنری و علمی، اجرای برنامههای هنری هنرمندان، اختراعات در تمام زمینههای ناشی از تلاش انسانی، اکتشافات علمی، طرحهای صنعتی، علایم تجاری و حمایت در برابر رقابت غیرمنصفانه.
علاوه بر موارد فوق امروزه، موارد دیگری نیز چون حمایت از گونههای گیاهی، طرحهای ساخت مدارهای یکپارچه، اسرار تجاری و اطلاعات محرمانه و دانش سنتی، منابع ژنتیکی و فرهنگ و ادب عامه نیز وجود دارند که در موضوع حقوق مالکیت فکری قرار میگیرند. حقوق مالکیت فکری به خالق یا مالک یک حق اختراع، علامت تجاری یا مؤلف یک اثر این امتیاز را میدهد که از اثر خویش بهره برده یا در آن زمینه سرمایهگذاری کند.
بنابراین میتوان گفت که حقوق مالکیت فکری مجموعهای از قوانین ومقرراتی است که از اثرات ناشی از فکر، خلاقیت و ابتکار بشر حمایت کرده و در این راستا یک سری حقوق مادی محدود به زمان و حقوق معنوی دائمی به پدیدآورنده آن اعطاء میکند.
3- تاریخچه مالکیت فکری
با وجود ریشهدار بودن موضوع مالکیت فکری، حقوق مالکیت فکری موضوع جدیدی است. در سال 1690 جان لاک در کتاب “دو رساله” خود، مالکیت یک اثر هنری را به مؤلف آن نسبت داد. اما اولین قوانین در این زمینه با پیشرفت صنعت چاپ و حمایت از مؤلفان در برابر مسأله چاپ غیرمجاز وضع شد. اولین قانون مربوط به حق مؤلف در دنیا، “قانون آن” (the statute of Anne) است که در سال 1710 میلادی در پارلمان انگلیس وضع شد؛ این قانون مؤلف را به عنوان دارنده حق صدور جواز نسخهبرداری معرفی میکند.
در فرانسه، لویی شانزدهم در سال 1777 در این زمینه فرمانی را صادر کرد و در آمریکا ابتدا با وضع قانون محلی در سال 1783، حقوق مالکیت فکری بنا نهاده شد و سپس در سال 1789 به صورت یکی از اصول قانون اساسی متجلی شد. اصطلاح مالکیت فکری (Intellectual Pproperty) برای اولین بار در اکتبر 1845 در دادگاه ماساچوست در مورد قضیه ثبت اختراعات Davoll Brown و شرکایش، مورد استفاده قرار گرفت. هر چند که برخی دیگر از نویسندگان معتقدند که اصطلاح مالکیت فکری به قبل ازسال 1845 بر میگردد. به طور مثال بر طبق فصل 1 قانون فرانسه که در سال 1791 تصویب شد، تمامی اختراعات جدید از حقوق نویسنده و مخترع به حساب میآمد و تمامی حقوق آن اختراع از 5 تا 15 سال برای وی محفوظ بود. تا قبل از سال1967، اصطلاح مالکیت فکری به صورت غیررسمی به کار میرفت ولی از سال 1967 که سازمان جهانی مالکیت فکری تأسیس شد، این سازمان تلاش زیادی را در جهت توسعه این اصطلاح انجام داده است.
4- اهمیت حقوق مالکیت فکری
در ماده 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق برخورداری از منافع معنوی و مادی ناشی از هر گونه محصول فعالیت علمی، ادبی یا هنری را در کنار حقوق بشری نظیر حق حیات، حق آزادی بیان و اندیشه به رسمیت میشناسد. همین موضوع در پی بردن به اهمیت و جایگاه مقوله حقوق مالکیت فکری کفایت میکند چرا که یکی از حقوق اساسی انسان محسوب شده است.
محصول هوش انسانی، در مقایسه با سایر کالاها و محصولات دارای سه خصیـصه ویژه اسـت:
• نتیجه مستقیم کار فکری انسان است.
• در اثر مصرف از بین نمیرود.
• بـه راحتـی عرضـه شـده و قابلیت تکثیر دارد.
مشابه با ساختار نظام قانونی که به زندگی فرهنگی و اجتماعی نظم میدهد، مقررات و قوانین مالکیت نیز میتواند حلقه ارتباطی دنیای افکار و اندیشههای انسان باشد. به طور مثال بدون وجود این حقوق، انگیزه مؤلفان و نویسندگان برای خلق اثر از بین خواهد رفت. فرض اساسی در قانون مالکیت فکری این است که اندیشههای خلاق انسانی زمانی شکوفا میشود که صاحبان حق انحصاری اثر از نظر مالی از کار خود بهرهمند شوند و نسخهبرداری از اثر خود را تحت کنترل داشته باشند. به سبب همین حمایت است که با هر بار خرید محصول مورد حمایت مالکیت فکری، در واقع بخشی از قیمت آن به عنوان سهم ایدهپرداز محصول پرداخت میشود. بخشی از قیمت یک کتاب متعلق به نویسنده آن است. قسمتی از مبلغ یک گوشی موبایل سهمی است که برای مخترعان فناوریهای نوین به کار رفته در گوشی موبایل پرداخت میشود. قسمتی از قیمت یک نوشابه پولی است که بابت علامت و نشان تجاری آن هزینه میشود. بدیهی است که این مسئله به تدریج و به مرور زمان باعث رونق در صنایع گوناگون شده است. تنها کافی است تصور شود به عنوان یک مخترع در مقابل زمان و نبوغی که مصرف شده، باید پاداش موجهی نیز دریافت شود، مسلماً این نکته تشویقی، نوآور را واخواهد داشت تا به خلق نوآوریهای بیشتری اقدام کند.
همانطور که در شکل 1 نمایش داده شده است، حقوق مالکیت فکری، حلقه مکمل چرخه نوآوری به حساب میآید. بعد از خلق ایده با ایجاد حقوق مالکیت فکری امکان تجاریسازی آن تسهیل میشود.
بنابراین مالکیت فکری، از جمله مقولههایی است که به جهت اهمیت آن باید حفاظت شود، همانگونه که نیروی انتظامی امنیت را در شهر حاکم میسازد، مالکیت فکری هم باید محافظت شود.
5- لزوم توجه به مالکیت فکری در تحقیقات و کسب و کار
اهمیت مالکیت فکری از حمایتهایی که از سوی حقوق بشر و بینالمللیها و سرمایههای فکری در توسعه علوم و فناوری داشته گویای این مطلب است که یکی از نتایج عمده حمایت از مالکیت فکری، ترغیب دانشمندان و محققان به انجام تحقیقات بیشتر و مؤثرتر است، چرا که در مقابل نبوغ مصروفی پاداش در خور دریافت میکنند. در عرصه تجارت بینالمللی ایجاد مزیت و اعتبار نسبت به رقبا به سبب تملک سرمایههای فکری از سوی برخی اصحاب بازار موجب افزایش قدرت چانهزنی و افزایش سود میشود، به ترتیبی که امروزه سرمایه شرکتهای بزرگ نه تنها با داراییهای ملموس (Tangible Asset) بلکه با دارییهای ناملموس (Intangible Asset) و داراییهای فکری ایشان نیز محاسبه میشود.
در صحنه تجارت، شرکتها بعد از ثبت اختراع دستاوردهای تحقیقاتی خود هم میتوانند خود به طور مستقیم این فناوریها را تبدیل به محصول کرده و به بازار عرضه کنند یا با فروش امتیاز بهرهبرداری از اختراع از طریق قراردادهای انتقال فناوری به شرکتهای دیگر، هزینههای تحقیقات را جبران کرده و سود قابل ملاحظهای را به دست آورند. مالکیت فکری شرکتها در مورد اختراعات، انحصار تولید و فروش و عرضه محصولات را به مدت بیست سال در اختیار شرکتها قرار میدهد و در مورد علائم تجاری این انحصار میتواند الی الابد باشد. چنین انحصاری است که برتری جایگاه شرکت مالک سرمایه فکری را در بازار تحکیم میکند، افزایش قدرت چانهزنی و اعتبار در میان رقبا را برایش به ارمغان میآورد و تضمینکننده بازگشت سرمایههای شرکت است، چرا که حتی اگر شرکتی قادر به استفاده از حق انحصاری خود نباشد، به سادگی از طریق انتقال فناوریاش میتواند بازگشت سرمایه داشته باشد. در عین حال بیتوجهی به مالیکت فکری در یک شرکت، موجب بهرهبرداری اشخاص ثالث بدون اجازه شرکت و تولید محصولات مشابه توسط رقبا و به خطر افتادن اعتبار و سود شرکت میشود و قدرت چانهزنی شرکت را در بازار تحت تأثیر قرار میدهد.
در تحقیقات، توجه و دقت در امر مالکیت فکری از آن جهت است که بیتوجهی به مالکیت فکری و عدم ثبت نتایج و نوآوریهای دست یافته محققان این خطر را برای ایشان دارد که دستآوردهایشان مورد سوءاستفاده یا حتی سرقت و ثبت به نام دیگران شود و نبوغ، زمان و هزینههای صرف شده به طور کامل از بین برود. به همین جهت است که در اغلب مراکز تحقیقاتی نظیر پارکهای علم و فناوری و دانشگاهها و مراکز تحقیق و توسعه، پرداختن به امر مالکیت فکری از حساسیت بالایی برخوردار است.
بحث و نتیجهگیری
حقوق مالکیت فکری، مفهوم حقوقی نوینی است که از فعالیتها و محصولات فکری در زمینههای تجاری، علمی، ادبی و هنری حمایت میکند. به عبارت دیگر، حقوق مالکیت فکری مجموعهای از قوانین و مقرراتی است که از اثرات ناشی از فکر، خلاقیت و ابتکار بشر حمایت کرده و در این راستا یک سری حقوق مادی محدود به زمان و حقوق معنوی دائمی به پدیدآورنده آن اعطاء میکند. فرض اساسی در قانون مالکیت فکری این است که اندیشههای خلاق انسانی زمانی شکوفا میشود که صاحبان حق انحصاری اثر از نظر مالی از کار خود بهرهمند شوند و نسخهبرداری از اثر خود را تحت کنترل داشته باشند. بنابراین حقوق مالکیت فکری، حلقه مکمل چرخه نوآوری به حساب میآید و سبب شکوفایی اندیشههای خلاق انسانی، توسعه تحقیقات، علم و فناوری و تجارت میشود.