آموزش پیشرفتهآموزش نانو
تشدید پلاسمون سطحی و حسگرهای پلاسمونیک
پلاسمونیک علمی است که امکان محدود کردن امواج الکترومغناطیسی در ناحیهای بسیار کوچک را فراهم کرده و به همین علت، یکی از موضوعهای جذاب در علوم مختلفی همچون پزشکی، محیطزیست و طیفسنجی است. یکی از مهمترین کاربردهای این پدیده، ساخت حسگرهای پلاسمونیک است. در پلاسمونیک، طیف بازتابی از سطح فلز یا نانوذرات فلزی به ضریب شکست محیط اطراف وابسته است و این موضوع اساس عملکرد حسگرهای پلاسمونیک است. تغییر در ضریب شکست محیط اطراف موجب تغییر طولموج، شدت و زاویه پلاسمونیک میگردد. بنابراین با پایش پیوسته این پارامترها، میتوان کمیت موردنظر را اندازهگیری کرد.
این مقاله شامل سرفصلهای زیر میباشد.
- مقدمه
- تاریخچه
- تشدید پلاسمون سطحی
- تشدید پلاسمون سطحی جایگزیده
- مقایسه حسگرهای SPR و LSPR
- بحث و نتیجهگیری
1- مقدمه
جامدات از لحاظ الکترونهای آزاد و مقید به سه دسته اصلی فلز، نیمه هادی و عایق تقسیم میشوند. اگر به سطح یک فلز نور بتابانیم دو اتفاق عمده رخ میدهد: 1-الکترون به تراز بالاتر انرژی منتقل میشود2- الکترون شروع به نوسان میکند. این دو پدیده به علت جذب نور توسط فلز رخ میدهد. به نوسان الکترونها ناشی از جذب نور، پلاسمون میگویند. علت نامگذاری پلاسمون، به دلیل تشابه الکترونهای آزاد فلز و الکترونهای پلاسما میباشد. اگر فرکانس نور فرودی با فرکانس نوسان ذاتی الکترونهای فلز برابر شود، بیشترین میزان جذب در این فرکانس شکل گرفته و پدیده تشدید رخ میدهد. در حالت تشدید همه انرژی نور فرودی در این فرکانس خاص، از طیف جدا شده و موجب نوسان الکترونهای آزاد سطح فلز میگردد. اگر این نوسانات دسته جمعی در مرز دو محیط فلز- دیالکتریک انجام شود به آن پدیده تشدید پلاسمون سطحی یا (Surface Plasmon Resonance) SPR میگویند[1].
برانگیختگی نوری پلاسمونیک، به شدت نور، جنس سطوح و ساختار بستگی دارد[2]. فلزاتی مانند طلا، نقره، مس و آلومینیوم به طور گسترده برای تشدید پلاسمون سطحی استفاده میشوند[3]. بازه فرکانسی برانگیختگی پلاسمونیک در فلزات مختلف، در محدودههای متفاوتی رخ میدهد و این موضوع امکان استفاده در کاربرد پلاسمونیک در علوم مختلف را فراهم کرده است[4]. به عنوان مثال، طیف پلاسمونیک فلزاتی همچون سرب، ایندیم، جیوه، قلع و کادمیوم در ناحیه UV و مس، نقره و طلا در ناحیه مرئی میباشد.
تشدید پلاسمون سطحی در زمینههای مختلفی همچون حسگرهای محیطی و شیمیایی، آشکارسازهای نوری، اپتیک غیرخطی، طیفسنجی رامان و درمان سرطان کاربرد دارد[5].
برانگیختگی نوری پلاسمونیک، به شدت نور، جنس سطوح و ساختار بستگی دارد[2]. فلزاتی مانند طلا، نقره، مس و آلومینیوم به طور گسترده برای تشدید پلاسمون سطحی استفاده میشوند[3]. بازه فرکانسی برانگیختگی پلاسمونیک در فلزات مختلف، در محدودههای متفاوتی رخ میدهد و این موضوع امکان استفاده در کاربرد پلاسمونیک در علوم مختلف را فراهم کرده است[4]. به عنوان مثال، طیف پلاسمونیک فلزاتی همچون سرب، ایندیم، جیوه، قلع و کادمیوم در ناحیه UV و مس، نقره و طلا در ناحیه مرئی میباشد.
تشدید پلاسمون سطحی در زمینههای مختلفی همچون حسگرهای محیطی و شیمیایی، آشکارسازهای نوری، اپتیک غیرخطی، طیفسنجی رامان و درمان سرطان کاربرد دارد[5].
2- تاریخچه
در بین سالهای 1902 تا 1912 ربرت وود متوجه شد، وقتی نور قطبیده را به توری پراشی که در پشت آن یک لایه فلزی داشت، میتاباند، باندهای غیرمعمولی تاریک و روشن در طیف بازتابی مشاهده میکند(شکل1). در آن زمان نحوه برهمکنش نور، توری و لایه فلزی قابل توجیه نبود[6].
اولین بررسی تئوری در مورد این ناهنجاری توسط رایلی در سال 1907 انجام شد[7]. رایلی متوجه شد که طولموجهای رایلی در وقوع این پدیده نقش دارند. فانو در سال 1941 با توجه به تجزیه و تحلیل نظری انجام شده، به ارتباط این پدیده با امواج سطحی اشاره کرد[8] . در دهه پنجاه آزمایشهای بیشتری بر روی تلفات انرژی الکترون در گازها و بر روی ورقههای نازک انجام شد[9]. پینز و بوهم حدس زدند که اتلاف انرژی ناشی از برانگیختگی الکترونهای هدایت است که پلاسمون را ایجاد میکند[10, 11]. تحقیقات بیشتر نشان داد که اتلاف انرژی ناشی از تحریک یک نوسان پلاسمای سطحی است که در آن، بخشی از میدان الکتریکی به فراتر از مرز نمونه گسترش مییابد. در اواخر دهه شصت، تحریک نوری پلاسمونهای سطحی با استفاده از بازتاب کلی ضعیف شده توسط کرشمن، راتر و اتو نشان داده شد[12-14].
3- تشدید پلاسمون سطحی
برای مشاهده پدیده پلاسمونیک به چیدمانهای خاصی نیاز است که بتواند نور را در یک راستا میرا و در راستای دیگر به شکل موج رونده بر روی سطح تبدیل کند. اولین بار برای جایگزیده کردن نور بر مرز فلز دی الکتریک، یک ساختار دو لایهای فلز- دی الکتریک پیشنهاد شد. این ساختار به صورت تئوری قادر به جایگزیده کردن نور بر مرز میباشد، اما به صورت تجربی عمل نمیکند. برای مشاهده تجربی پدیده پلاسمونیک، باید از ساختار سه لایهای دی الکتریک- فلز- دی الکتریک استفاده کرد. در این ساختارها، نور قطبیده با قطبشP به سطح محیط دی الکتریک تابیده شده و زمانی که پرتو از یک محیط با ضریب شکست بالاتربه محیطی با ضریب شکست پایینتر وارد میشود، بازتاب کلی رخ میدهد. بازتابش کلی در مرز موجب می شود بخشی از میدان به صورت میرایی به محیط دوم نفوذ پیدا کند. نفوذ میدان میرا در لایه فلزی، میتواند موجب نوسان الکترونها گردد. شکل2 شماتیک پدیده تشدید پلاسمون سطحی را نمایش میدهد.
در یک طول موج خاص و یک زاویه خاص، این میدان میرا شونده موجب تشدید پلاسمون سطحی میگردد، در این طولموج به علت پدیده تشدید، یک موج رونده بر مرز ایجاد میشود که انرژی خود را از موج فرودی میگیرد و در نتیجه این طول موج از طیف باریکه فرودی حذف میشود. به این طول موج، طول موج پلاسمونیک یا رزونانس میگویند[15]. همانطور که در شکل3 مشخص است، پس از تشدید پلاسمون سطحی، یک طولموج از طیف فرودی جذب شده و به صورت دیپ در طیف بازتابی ظاهر میشود.
استفاده از منشور، متداول ترین روش برای ایجاد تشدید پلاسمون سطحی است. علاوه بر استفاده از منشور، برای ایجاد بازتاب کلی و فرود نور بر سطح فلز و برانگیزش الکترونها از ابزارهای دیگری همچون فیبرنوری، موجبرها و توری استفاده میشود. در شکل 4 چیدمانهای مختلف برای تشدید پلاسمون سطحی نمایش داده شده است.